زبانحال سیدالشهدا در شهادت حضرت علی اصغر علیهالسلام
همچو روی طفل من، بی رنگ و رو، مهتاب نیست بخت من در خواب و چشم کودکم را خواب نیست گفتم از اشکم مگر ای غنچه نوشی آب لیک از تو معذورم که اشک من به جز خوناب نیست در حرم، هر سمت باشد قبله، اما بهر من غیر رویت قبله و جز ابرویت محراب نیست خیمه بیت و کعبه مهد و در طواف اهل حرم این طواف حج عشق است و جز این آداب نیست هفت بار آمد صفا و مروه هاجر، آب جُست من که ده ها بار در هر خیمه رفتم، آب نیست قـسمتی از راه را با هـروله هـاجـر برفت من همه ره را دویـدم، کام تو سیراب نیست |